|
| | | ||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
(رمان هستی من فصل هفدهم )
دليل نفرت لادن را از خودم نمي دانستم الان هم لادن با من زياد خوب نيست. خب همه آدم ها در انتخاب ازادند من و لادن همزمان فرهاد را دوست داشتيم اما بي تفاوتي فرهاد نسبت به لادن باعث نفرت او از من مي شد و محبت عميق فرهاد به من او را جري مي كرد شام را با سر وصداي زياد خورديم مادر پدرهايمان شاد و سرخوش با هم گفتگو مي كردند. بعد از شام نسترن به فرهاد گفت:
ادامه دارد ...
>> ( مونا )<<
آرشیو فصل های رمان:
گردنبند متناسب با ماه تولد شما !
اين ایمیل را براي دوستان خود Forward كنيد.
با گروه ایران روشن هر روز را به بهترین شکل تجربه کنید! | ||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
|
|
Change settings via the Web (Yahoo! ID required)
Change settings via email: Switch delivery to Daily Digest | Switch to Fully Featured
Visit Your Group | Yahoo! Groups Terms of Use | Unsubscribe
No comments:
Post a Comment