به گروه اینترنتی جذاب و پر از تفریحات جالب ایران روشن خوش آمدید. از آرشیو ما در پایین صفحه نیز دیدن کنید

Monday, June 16, 2008

[..:: IRANROSHAN ::..] Roshan Nameh 28 Khordad

 

 
 

afsharsh@modares.ac.ir

 
 
   

 

به گروه شاد و بدون سانسور ایران روشن بپیوندید

http://groups.yahoo.com/group/Iranroshan

سلام

امروز میخواهم خبر تولد گروه ایران روشن را توسط سیناتور

در ارمنستان بدهم

12 تیرماه به سمت ارمنستان حرکت میکنیم و از مراکز دیدنی زیر بازدید مینمائیم

پارک آبی بسیار زیبا ،پر هیجان ، بزرگ و مدرن جراشخوار

جنگل بکر و رویائی زاخکازور  -  معبد گارنی - کلیسای گقارد - کلیسای اجمیازین - دریاچه زیبای سوان

جهت رزرو و ثبت نام با تلفن زیر تماس بگیرید:

88464080

http://groups.yahoo.com/group/Iranroshan

 

تا حالا صحنه نشستن گربه را از زیر دیده بودید؟

Кошки снизу - коты

 

http://groups. yahoo.com/ group/Iranroshan

 

تخمدان هاي يك زن به طور معمول در ماه يك يا دو تخمك را رها مي سازند ولي تا كنون فقط از مراحل تخمگذاري در حيوانات عكسبرداري شده بود.

دكتر Jacques Donnez پزشك متخصص زنان بطور اتفاقي در هنگام عمل هيستركتومي (خارج كردن رحم) از مراحل آزاد شدن يك تخمك از تخمدان عكسبرداري كرد. اين براي اولين بار است كه از اين اتفاق در بدن انسان عكسبرداري مي شود.:: او مي گويد قبلا چنين پنداشته مي شد كه اين فرايند بصورت انفجاري صورت مي گيرد ولي تخمك گذاري كه او شاهدش بوده حدود 15 دقيقه طول كشيده است.
 






http://groups. yahoo.com/ group/Iranroshan

ملکه بزهای جهان

 

http://groups. yahoo.com/ group/Iranroshan

 

اگر عمر دوباره داشتم...

 

 
البته آب ريخته را نتوان به كوزه باز گرداند، اما قانونى هم تدوين نشده كه فكرش را منع كرده باشد .
اگر عمر دوباره داشتم مى  كوشيدم اشتباهات بيشترى مرتكب شوم. همه چيز را آسان مى  گرفتم. از آنچه در عمر اولم بودم ابله تر مى  شدم. فقط شمارى اندك از رويدادهاى جهان را جدى مى  گرفتم. اهميت كمترى به بهداشت مى دادم. به مسافرت بيشتر مى  رفتم. از كوههاى بيشترى بالا مى  رفتم و در رودخانه  هاى بيشترى شنا مى  كردم. بستنى بيشتر مى خوردم و اسفناج كمتر . مشكلات واقعى بيشترى مى  داشتم و مشكلات واهى كمترى. آخر، ببينيد، من از آن آدمهايى بوده ام كه بسيار مُحتاطانه و خيلى عاقلانه زندگى كرده  ام، ساعت به ساعت، روز به روز. اوه، البته منهم لحظاتِ سرخوشى داشته  ام. اما اگر عمر دوباره داشتم از اين لحظاتِ خوشى بيشتر مى  داشتم. من هرگز جايى بدون يك دَماسنج، يك شيشه داروى قرقره، يك پالتوى بارانى و يك چتر نجات نمى  روم. اگر عمر دوباره داشتم، سبك  تر سفر مى كردم .
اگر عمر دوباره داشتم، وقتِ بهار زودتر پا برهنه راه مى  رفتم و وقتِ خزان ديرتر به اين لذت خاتمه مى  دادم . از مدرسه بيشتر جيم مى  شدم. گلوله هاى كاغذى بيشترى به معلم  هايم پرتاب مى  كردم . سگ  هاى بيشترى به خانه مى آوردم. ديرتر به رختخواب مى  رفتم و مى  خوابيدم.
بيشتر عاشق مى  شدم. به ماهيگيرى بيشتر مى  رفتم. پايكوبى و دست افشانى بيشتر مى كردم. سوار چرخ و فلك بيشتر مى شدم. به سيرك بيشتر مى  رفتم .
در روزگارى كه تقريباً همگان وقت و عمرشان را وقفِ بررسى وخامت اوضاع مى  كنند، من بر پا مى  شدم و به ستايش سهل و آسان  تر گرفتن اوضاع مى  پرداختم. زيرا من با ويل دورانت موافقم كه مى گويد "شادى از خرد عاقل تر است" 

 

دان هرالد (Don Herald)  كاريكاتوريست و طنزنويس آمريكايى در سال 1889 در اينديانا متولد شد و در سال 1966 از جهان رفت. دان هرالد داراى تاليفات زيادى است اما قطعه كوتاهش �اگر عمر دوباره داشتم...� او را در جهان معروف كرد.

http://groups. yahoo.com/ group/Iranroshan

بدون شرح

http://groups. yahoo.com/ group/Iranroshan

گهی پشت به زین و ....

веселой дороги! - машины, надписи

http://groups. yahoo.com/ group/Iranroshan

 

مدل آرایش مو

http://groups. yahoo.com/ group/Iranroshan

 

صادر کننده بخشنامه ازدواج اجباری برکنار شد

عصرایران - مدیر ارشد یکی از دستگاه های بزرگ نفتی - اقتصادی که پرسنل مجرد زیر مجموعه خود را تهدید به اخراج کرده بود برکنار شد.

به گزارش خبرنگار عصرایران ، مدیر مذکور با پیگیری های مقامات ارشد وزارت نفت برکنار شده است.

یک مقام مسوول در این باره به عصرایران گفت: بعد از انتشار بخشنامه ای از سوی این مدیر مبنی بر ضرورت ازدواج کارکنان مجرد تا تابستان امسال و تهدید به اخراج انان در صورت عدم انجام سنت حسنه ازدواج ،عامل صدور این بخشنامه به دلیل کج سلیقگی مدیریتی و بی تدبیری در این اقدام که بازتاب های منفی متعددی در رسانه های داخلی و نیز مجلس شورای اسلامی داشت، از کار برکنار و با وی برخورد شد.

این بخشنامه همچنین در برخی رسانه های خارج کشور نیز دستمایه تمسخر کشورمان قرار گرفته بود.

http://groups. yahoo.com/ group/Iranroshan

بدون شرح

Собачки, бу-га-га =) - собаки

http://groups. yahoo.com/ group/Iranroshan

 

تصاویر رویائی

красатища(все карандашом) - зима

http://groups. yahoo.com/ group/Iranroshan

 

داستان رز


در اولين جلسه دانشگاه استاد ما خودش را معرفی نمود و از ما خواست كه كسی را بيابيم كه تا به حال با او آشنا نشده ايم، برای نگاه كردن به اطراف ايستادم، در آن هنگام دستی به آرامی شانه‌ام را لمس نمود، برگشتم و خانم مسن كوچكی را ديدم كه با خوشرويی و لبخندی كه وجود بی‌عيب او را نمايش می‌داد، به من نگاه می‌كرد.او گفت: "سلام عزيزم، نام من رز است، هشتاد و هفت سال دارم، آيا می‌توانم تو را در آغوش بگيرم؟"
پاسخ دادم: "البته كه می‌توانيد"، و او مرا در آغوش خود فشرد. پرسيدم: "چطور شما در چنين سن جوانی به دانشگاه آمده ايد؟"به شوخی پاسخ داد: "من اينجا هستم تا يك شوهر پولدار پيدا كنم، ازدواج كرده يك جفت بچه بياورم، سپس بازنشسته شده و مسافرت نمايم."پرسيدم: "نه، جداً چه چيزی باعث شده؟" كنجكاو بودم كه بفهمم چه انگيزه‌ای باعث شده او اين مبارزه را انتخاب نمايد


به من گفت: "هميشه رويای داشتن تحصيلات دانشگاهی را داشتم و حالا، يكی دارم."پس از كلاس به اتفاق تا ساختمان اتحاديه دانشجويی قدم زديم و در يك كافه گلاسه سهيم شديم،‌ ما به طور اتفاقی دوست شده بوديم، ‌برای سه ماه ما هر روز با هم كلاس را ترك می‌كرديم، او در طول يكسال شهره كالج شد و به راحتیهر كجا كه می‌رفت، دوست پيدا می‌كرد، او عاشق اين بود كه به اين لباس درآيد و از توجهاتی كه ساير دانشجويان به او می‌نمودند، لذت می‌برد، او اينگونه زندگی می‌كرد، در پايان آن ترم ما از رز دعوت كرديم تا در ميهمانی ما سخنرانی نمايد، من هرگز چيزی را كه او به ما گفت، فراموش نخواهم كرد، وقتی او را معرفی كردند

در حالی كه داشت خود را برای سخنرانی از پيش مهيا شده‌اش، آماده می‌كرد، به سوی جايگاه رفت، تعدادی از برگه‌های متون سخنرانی‌اش بروی زمين افتادند، آزرده و كمی دست پاچه به سوی ميكروفون برگشته و به سادگی گفت: "عذر می‌خواهم، من بسيار وحشتزده شده‌ام بنابراين سخنرانی خود را ايراد نخواهم كرد، اما به من اجازه دهيد كه تنها چيزی را كه می‌دانم، به شما بگويم"، او گلويش را صاف نموده و‌ آغاز كرد: "ما بازی را متوقف نمی‌كنيم چون كه پير شده‌ايم، ما پير می‌شويم زیرا كه از بازی دست می‌كشيم، تنها يك راه برای جوان ماندن، شاد بودن و دست يابی به موفقيت وجود دارد، شما بايد بخنديد و هر روز رضايت پيدا كنيد

ما عادت كرديم كه رويايی داشته باشيم، وقتی روياهايمان را از دست می‌دهيم، می‌ميريم، انسانهای زيادی در اطرافمان پرسه می‌زنند كه مرده اند و حتی خود نمی‌دانند، تفاوت بسيار بزرگی بين پير شدن و رشد كردن وجود دارد، اگر من كه هشتاد و هفت ساله هستم برای مدت يكسال در تخت خواب و بدون هيچ كار ثمربخشی بمانم، هشتاد و هشت ساله خواهم شد، هركسی می‌تواند پير شود، آن نياز به هيچ استعداد خدادادی يا توانايی ندارد، رشد كردن هميشه با يافتن فرصت ها برای تغيير همراه است." "متأسف نباشيد، يك فرد سالخورده معمولاً برای كارهايی كه انجام داده تأسف نمی‌خورد، كه برای كارهايی كه انجام نداده است"، او به سخنرانی اش با ایراد �سرود شجاعان�پايان بخشيد و از فرد فرد ما دعوت كرد كه سرودها را خوانده و آنها را در زندگی خود پياده نمایيم

در انتهای سال، رز دانشگاهی را كه سالها قبل آغاز كرده بود، به اتمام رساند، يك هفته پس از فارغ التحصيلی رز با آرامش در خواب فوت كرد، بيش از دو هزار دانشجو در مراسم خاكسپاری او شركت كردند، به احترام خانمی شگفت‌انگيز كه با عمل خود برای ديگران سرمشقی شد كه هيچ وقت برای تحقق همه آن چيزهايی كه می‌توانید باشید، دير نيست

تلفن های تماس دفتر امور مشترکین گروه : 88004967-88336487-88336488-88336995-88336996

 

جهت ارسال نظرات و پیشنهادات خود، اینجا را کلیک نمائید

 

 
 
     
 

 
 

 

 
     

  

 

 

 

 
 
 
     

 

__._,_.___

Your email settings: Individual Email|Traditional
Change settings via the Web (Yahoo! ID required)
Change settings via email: Switch delivery to Daily Digest | Switch to Fully Featured
Visit Your Group | Yahoo! Groups Terms of Use | Unsubscribe

__,_._,___

No comments:

Blog Archive