به گروه شاد و بدون سانسور ایران روشن بپیوندید
http://groups.yahoo.com/group/Iranroshan
سلام
خسته نباشید! چه میکنید با روزهای قشنگ زمستونی؟ آخ که حال دانش آموزان و دانشجویان دیدنیه! تعطیلی و بلا تکلیفی و صفا:)
اینطور که توی خبرها شنیدیم تمام دروازه های کشورمون به خاطر برف و یخ بندان بسته شده! این روزها هم که با این اوساف مجبوریم بشینیم توی خونه ! ماهواره هم که تعطیله به خاطر برف، مجبوریم بشینیم رادیو پیام و رادیو خبر گوش کنیم:))
راستی یک خبر خوب برای آدمهای اصیل ایرانی! رادیو گلها بصورت اینترنتی راه افتاد،ترانه های فوق العاده ائی داره، تازه با اینترنت قدیمی و کم سرعت هم میشه گوش داد، آدرسش http://www.radiogolha.com/ هستش و لیست برنامه هاش را هم توی این آدرس گذاشته:http://www.radiogolha.com/golha/PlayList.htm ..بهترین لذت من گوش کردن به این رادیو هستش
راستی این دو روز به تمام نامه هائی که نوشته بودید همراه با بقیه مدیران گروه رسیدگی کردیم، تک به تک، از همتون ممنون هستیم و سعی میکنیم ازشون استفاده کنیم
http://groups.yahoo.com/group/Iranroshan
تصاویر مسافران در فرودگاه ایران پس از بارش برف سنگین و انتظار برای پرواز
http://groups.yahoo.com/group/Iranroshan
قطار جذاب
http://groups.yahoo.com/group/Iranroshan
میترا حجار در نقش مانکن
http://groups.yahoo.com/group/Iranroshan
منابع بيمارستاني گفتند تعدادي زيادي مورچه در چشمان دختر مصري لانه كرده اند. به گزارش پايگاه اينترنتي الرايه، دكتر عصام حسن، پزشك معالج مي حسين زكريا، دختر كلاس اول ابتدايي گفت اين دختر از بيماري اي رنج مي برد كه هيچ مرجع علمي ندارد.
وي افزود: اين سومين بار است كه در تاريخ پزشكي با چنين موضوعي روبه رو مي شويم. بار اول در عربستان بود و بار دوم در ايران و اكنون در مصر.
دكتر حسن افزود: جالب اين كه در هر سه مورد هم سن مبتلايان بين 10 تا 12 سال بوده است.وي اضافه كرد: از يك سال و نيم پيش تاكنون با بررسي و آزمايش وضعيت جسمي مي حسين زكريا به دو احتمال رسيدم. دكتر عصام حسن خاطرنشان ساخت: اول اين كه مورچه از داخل چشم بيرون مي آيد يا اين كه از بيرون به داخل چشم مي رود و بازمي گردد.
اين پزشك مصري گفت احتمال هم مي رود يك توده تخم مورچه داخل چشم باشد چرا كه اين مورچه مدام از داخل چشم دختربچه مذكور خارج مي شوند و اين موضوع هم چيز غريبي نيست چرا كه مورچه ها درون مكاني غارمانند زندگي مي كنند و چشم نيز بهترين مكان به شمار مي رود.
مادر اين دختر گفت يك روز دخترم از خواب بيدار شد. ديدم مدام گريه مي كند و داد مي زند و مي گويد سردرد دارد و انگار سرش دارد شكافته مي شود و دستش را روي چشم راستش گذاشته است. اين درد ادامه داشت و مي گفت انگار با ميخ دارند چشمش را سورخ مي كنند.
وي افزود: وقتي به او رسيدم ديدم تعداد زيادي مورچه از چشمان مي درحال بيرون آمدن هستند. مادر مي اضافه كرد: هيچ دارو و دكتري افاقه نكرده و همچنان مورچه ها در چشمان دخترم لانه كرده اند
http://groups.yahoo.com/group/Iranroshan
من که نتونستم باور کنم...ولی واقعیت داره! جراحی صورت این انسان پرهزینه ترین جراحی تاریخ لقب گرفته که عاملش یک نوع بیماری خونی است
http://groups.yahoo.com/group/Iranroshan
دختر فراري وقتي با پوشش پسرانه به آرايشگاهي در محله مالک اشتر در حصارک کرج رفته بود، از سوي ماموران انتظامي استان تهران دستگير شد.
ساعت 21.30شامگاه 26مرداد امسال ماموران انتظامي استان تهران هنگام گشتزني در محله مالک اشتر حصارک کرج متوجه مشاجره و درگيري ميان 3جوان در يک آرايشگاه مردانه شدند. به اين ترتيب مردان جوان براي ادامه تحقيقات به مرکز پليس منتقل شدند.
ماموران نسبت به پوشش يکي از آنها که خود را علي معرفي کرده بود، مشکوک شده و به تحقيق مجدد از وي پرداختند که معلوم شد، او دختري 21ساله است که مدتي است از منزل متواري شده و با پوشش پسرانه در شهر رفت و آمد مي کند.
به اين ترتيب ، 3متهم دستگير شده روز گذشته براي ادامه تحقيقات به شعبه هفتم بازپرسي دادسراي امور جنايي کرج منتقل شدند.
رويا (دختر پسرنما) در اظهاراتش به بازپرس صفري گفت: 6ماه پيش با پسري آشنا شدم و ارتباط پنهاني برقرار کرديم. والدينم وقتي متوجه ماجرا شدند، مرا با زور و تهديد از منزل بيرون کردند. هر چه التماس کردم ، بي فايده بود. وقتي مطمئن شدم آنها حاضر به ديدن من نيستند، طلاها و مقداري پول را با يک چمدان برداشتم و منزلمان را ترک کردم
وي افزود: مدتي سرگردان کوچه و خيابان ها بودم و شبها را روي نيمکت پارکها مي خوابيدم ، کم کم از طريق دوستي با چند دختر خياباني به مصرف مواد مخدر روي آوردم و معتاد شدم تا اين که يک روز که براي خريد مواد مخدر (ترياک) نزد مردي رفته بودم ، در خيابان ماموران به من مشکوک شدند و مرا بازداشت کردند و از سوي قاضي دادگاه به 4ماه حبس محکوم شدم.
متهم ادامه داد: يک ماه پيش ، پس از آزادي از زندان تصميم گرفتم با پوشش پسرانه در خيابان ها و پارکها پرسه بزنم تا برايم مزاحمت ايجاد نشود.
بنابراين تصميم گرفتم به يک آرايشگاه مردانه بروم و موهايم را کوتاه کنم. آن شب وقتي به آرايشگاه رفتم ، صاحب مغازه آنجا نبود، از دوستان وي و مشتري اي که داخل آرايشگاه بود، سراغ مرد آرايشگر را گرفتم که اظهار بي اطلاعي کردند، با آنها جر و بحث کردم و قصد خارج شدن از آنجا را داشتم که ماموران سر رسيدند و مرا دستگير کردند.
و اکنون نيز درخواست مي کنم مرا تحويل بهزيستي دهيد، شايد کمي از آينده تيره ام فاصله بگيرم.
به دنبال اظهارات دختر جوان ، 2مرد بازداشت شده هم عنوان کردند که از دختر بودن وي خبر نداشته اند
بنابراين گزارش ، دختر جوان روز گذشته تحويل اداره بهزيستي کرج شد و تحقيقات تکميلي در خصوص اين پرونده ادامه دارد
http://groups.yahoo.com/group/Iranroshan
روز برفی در تهران
http://groups.yahoo.com/group/Iranroshan
نه!!! تو رو خدا نمیر
http://groups.yahoo.com/group/Iranroshan
ملوسک اینجوری رقاص دیده بودید؟
http://groups.yahoo.com/group/Iranroshan
سرگردانی..کی میخواد اینها را جمع کنه؟
http://groups.yahoo.com/group/Iranroshan
هر شب با یک هنرمند
معین
معین در سال ۱۳۳۰ در شهرستان نجف آباد واقع در استان اصفهان در خانواده ای
کاملا مذهبی و از نظر مالی در سطح متوسط و پر جمعیت به دنیا آمد. او در دوران
نوجوانی و جوانی قرآن را با صوت و اشعار و غزلیات شعرای بزرگ را با لحنی زیبا
میخواند. وی در سن ۱۸ سالگی با یادگیری ساز تار با نتها و گوشه های موسیقی و
آوازی آشنا شد. او در همان دوران با دوستان خود در مجالس شادمانی برنامه های
بسیاری در شهر خود و دیگر شهرهای استان اصفهان اجرا میکرد.
۲. زندگی حرفه ای
معین در سن ۲۰ سالگی در اصفهان به خاطر استعداد و صدای زیبای خود توانست با
اساتیدی همچون تاج اصفهانی و حسن کسائی آشنا شود و در کلاس های آواز و موسیقی
ایشان شرکت کند. معین در سالهای پیش از انقلاب اسلامی در ایران( از سال ۵۵ تا
۵۸ ) به طور مداوم هر شب در هتل عباسی و هزارویک شب اصفهان برنامه اجرا
میکرد. او به خاطر همین کار توانست با افراد بیشتری در زمینه موسیقی و آواز
آشنا شود. بعد از انقلاب اسلامی معین فعالیتهای خود را تا قبل از انقلاب
فرهنگی ادامه داد و در سال ۵۹ توانست اولین کاست خود را با نام یکی را دوست
میدارم را منتشر کند و صدای خود را به تمام ایرانیان در سراسر ایران و دنیا
برساند. وی در سال ۱۳۶۰ ایران را ترک کرد و در ایالات متحده آمریکا با کمک
دوستانی همچون هایده توانست کار خود را شروع کند و تا به امروز ادامه دهد.
شایعات
اولین و باور انگیز ترین شایعه در مورد معین اینست که میگویند معین نا بینا
میباشد. در صورتی که معین از هر دو چشم بینا است و فقط یکی چشمان او به خاطر
صدمه دیدن عصب پلک او در زمان نوجوانی کم سو شده و به خاطر غیر متعادل بودن
پلک ( ناتوانی باز نگه داشتن او در زمان طولانی) چشمش از عینک آفتابی طبی
استفاده میکند.
دومین شایعه که بیشتر از روی اشتباه است نام معین میباشد که او را به اسم رضا
میشناسند و گروهی اسمش را معین میدانند در صورتی که نام وی نصرالله میباشد.
رضا شاعر بیشتر آهنگهای معین قبل از خروج وی از ایران بوده و بخاطر اینکه در
کاستهایی که منتشر شد نام این دو را در کنار هم به این صورت رضا . معین چاپ
کرده بودند بیشتر دوستاران وی به اشتباه او را رضا معین خواندند و یا بعضی ها
اسم او را معین تصور کردند.
شایعات بسیار دیگری هم هست همانند اینکه امید برادر معین میباشد در صورتی که
معین هیچ نسبتی با امید ندارد(معین ۳ برادر به نامهای مصطفی مرتضی و فتح الله
داشت که فتح الله در سال ۱۳۸۲ فوت کرده). ویا اینکه معین در آمریکا دارای چند
شرکت بزرگ و چند غمار خانه و مشروب فروشی است. در صورتی که او تنها منبع
درآمدش فقط از راه خوانندگی و کلاسهای موسیقی میباشد. وی از مشروب متنفر است
زیرا او به دین اسلام اعتقاد دارد و نماز خود را ترک نگفته و همیشه با خدای
خود در راز و نیاز است. و همیشه موفقیت خود را در کمک خداوند به خود میداند.
امروزه معین به خاطر موقعیت بالایی که دارد بیشتر از پیش به آهنگها و ترانه
هایی که قرار به اجرای آن دارد حساسیت نشان میدهد. و از طرف دیگر به خاطر
وجود افرادی که هیچ از این هنر والا نمیدانند و فقط صرف داشتن موقعیت مالی
بالایی که برخوردارند بیشتر این هنر را به تفریح تشبیه کرده اند کمتر کسی هست
که اشعار و آهنگهای مناسب برای معین بسراید و بسازد. به همین خاطر انتشار
کارهای جدید از طرف او با فواصل بسیار انجام میگیرد.
تصویر خالق آهنگ طلوع معین
No comments:
Post a Comment