*ايرانسل عشق را تكميل مي كند: در نيمه شبها با دقايق رايگان ايرانسل مخ عزيزانتان را كاملا بزنيد!! عشق را با ايرانسل معني كنيد
*یك داستان: میگن یه روز ده نفر داشتن توی جنگل میرفتن. دوتاشون میفتن توی چاه. تلاش میكنن كه بیان بالا اما بقیه داد میزدن كه شما نمیتونید بیخیال شین. یكیشون قبول میكنه و میمیره. اما اون یكی همچنان تلاش میكنه در حالی كه بازم بقیه داد میزدن تو نمیتونی. بالاخره میرسه بالا. همه تعجب میكنن. تازه میفهمن كه طرف كر بوده. روی كاغذ مینویسه: دوستان از اینكه منو تشویق كردین تا بیام بالا ممنونم. پس لازمه بعضی وقتا كر بشیم
*لشكر گوسفندان كه توسط يك شير اداره ميشود، ميتواند لشكر شيران را كه توسط يك گوسفند اداره ميشود، شكست دهد
*تاريخ انقضاي خنده روي صورت هيچكس حك نمي شود
*بسوزد خدمت سربازي که سوخت جگرم*** دوست دخترم مادر شد و من هنوز پسرم.
*با همه ی وجودم سرم رو روی شونه های مهربونت میزارم و یواشکی دماغمو با لباست پاک می کنم !
*خدايا از آنروز که مرا آفريدي بجز کارهاي زشت چيزي نديدي �.�.� خدايا دمت گرم شتر ديدي نديدي
*وقتی یه مشکل بزرگی داشتی نری پیش خدا بگی خدا جون من یه مشکل بزرگ دارم.... برو پیش مشکله...بگو مشکل جون من یه خدای بزرگ دارم... حل میشه
*پيروزي افتخار آميز دانشمندان ايراني در عرصه ي انرژي هسته اي و دستيابي آن عزيزان به اورانيوم غني شده رو ولش كن خودت چه طوري ؟
*خداحافظ همين حالا، همين حالا که من تنهام خداحافظ به شرطي که بفهمي تر شده چشمام خداحافظ کمي غمگين به ياد اون همه ترديد به ياد آسموني که منو از چشم تومي ديد اگه گفتم خداحافظ نه اين که رفتنت سادست نه اين که مي شه باور کرد دوباره آخر جادست خداحافظ واسه اينکه نبنديم دل به رويا ها بدونيم بي تو با تو همين جسم اين دنيا ،خداحافظ خداحافظ همين حالا خدا حافظ
*غضنفر میفته داخل چاه داد میزنه کمک یه نفر طناب میندازه پایین غضنفر رو میکشه بالا میبینه مرده بعدا معلوم میشه طناب رو بسته دور گردنش
*به غضنفر مي گن کي ادم ميشي؟ميگه من اهل اين قرتي بازي ها نيستم
*غضنفر با نامزدش میره کافی شاپ گارسون میاد میگه : چی میل دارید براتون بیارم؟دختره میگه : دوتا کافه گلاسه لطفاً .غضنفر میگه دوتا هم واسه من بیارین
*یه روز غضنفر یک کیلو شکر می خره برای اینکه مورچه نخوره روش می نویسه نمک
*هميشه واسه گلي خاک گلدون باش که اگه به آسمون هم رسيد يادش باشه ريشش کجاست
*مهم نيست كه دلت دريا باشه يا بركه، مهم اينكه كه نزاري كسي توش جيش كنه
*آيا مي دانيد که تفاوت پير دختر با پير پسر چيست؟ اولي موفق نشده ازدواج کنه ولي دومي موفق شده ازدواج نکنه
*غضنفر سواره تاکسي ميشه . زنشو ميشونه رو صندلي جلو که راننده توآينه نبينتش
*غضنفر داشت اظهار نظر ميكرد: اين جلال آل احمد كه هي ازش تعريف ميكنن، فقط يه كتاب خوب نوشته كه اسمش بوف كوره. يكي گفت: بوف كور كه مال صادق هدايته! تركه گفت: ديگه بدتر، يه كتاب خوب داره، اونم صادق هدايت براش نوشته
*پسره به دختره ميگه : چقدر امشب خوش بگذره ، سه تا بليط سينما گرفتم ! دختره ميگه : چرا سه تا ؟ من و تو که 2 نفر بيشتر نيستيم ؟ پسره ميگه : نه ، سه تا بليط گرفتم واسه بابا و مامان و داداشت
*هیچ کس اشکی برای ما نریخت ...هر که با ما بود از ما می گریخت ...چند روزی ست حالم دیدنیست... حال من از این و آن پرسیدنیست... گاه بر روی زمین زل می زنم... گاه بر حافظ تفاءل می زنم... حافظ دیوانه فالم را گرفت... یک غزل آمد که حالم را گرفت: ... ما زیاران چشم یاری داشتیم... خود غلط بود آنچه می پنداشتیم
*امید دارویی است که شفا نمی دهد ، اما درد را قابل تحمل می کند .
*ديشب تو فكرت بودم كه يه قطره اشك از چشمام جاري شد........ از اشك پرسيدم چرا اومدي؟؟ گفت آخه تو چشمات كسي هست كه ديگه اونجا جاي من نيست
*به من میگفت: آنقدر دوستت دارم که اگر بگویی بمیر، میمیرم باورم نمیشد...فقط برای یک امتحان ساده به او گفتم، بمیر...! سالهاست که در تنهایی پژمرده ام، کاش امتحانش نمیکردم
*خر بالدار تاحالا ديدي؟ صد درصد نه. پس خيال پرواز رو از سرت بيرون كن
*ترکه میره دندونپزشکی دکتره ازش می پرسه : شما شبا قبل خواب چیکار می کنی ؟ ترکه میگه : جیش ، بوس ، لاس ، ........... ، دوش ، لالا !!! دکتره میگه : اون وسطا حتما یه جا مسواک بزن
*غضنفر بعد از عمليات داشته شهدا رو جمع و توي پلاستيک مي کرده بين شهدا يه زخمي بوده که به زحمت ميگه من زخمي هستم شهيد نشدم تركه ميگه بيا برو توي پلاستيک شهيد شدي بدبخت داغي نميفهمي
*ديوونه ميره پيش دکترميگه يه کتاب نوشتم به نام ((صداي پاي اسب))دکترمي خونه ميبينه 500 صفحه نوشته پيتيکو....پيتيکو.....پيتيکو
* به غضنفر ميگن از اينکه همسرت را عزيزم خطاب ميکني چه احساسي داري ؟؟ ميگه احساس گناه !!!!!!!!! ميگن چرا ؟ ميگه آخه اسمش يادم نيست
*به رشتيه ميگن از چه راهي براي تنظيم خانواده استفاده ميکني؟؟؟ ميگه در حياط رو قفل ميکنم
*از دور چه زيباست امواج آبيه عشق اما دريغ و افسوس چون مي رسي سراب است
*معلمه به شاگردش ميگه برو يه مورچه نر پيدا کن وردار بيار. بچهه فرداش يه مورچه مياره معلمه ازش ميپرسه خوب تو حالا از کجا فهميدي که اين مورچهه نره؟ بچهه ميگه آخه جلوي مدرسه دختروونه پيداش کردم.
*رشتيه پاي كامپيوتر جو ميگيرتش زنشو (سند تو ال) ميكنه
*به رشتیه میگن بگو به جون زن و بچم .
میگه: به جون رشت و حومه.
*چوپان دروغگو مي ميره تو قبر ميپرسن اسمت چيه؟ميگه دهقان فداكار
*بچه هه به دنیا میاد یه دستش مشت بوده مشتشو باز می کنن می بینن توش قرص ضد حاملگیه!
*میدونی معنی کلمه ی love چیه؟
l : لایق دوست داشتن بودن
o:امیدوار بودن به اینده ای روشن
v : وفا دار بودن در عشق
e: انرزی هسته ای حق مسلم ماست
*به رشتیه میگن نظرت در مورد انرژی هسته ای چیه؟
میگه : انرژی هسته ای مثل ناموس می مونه که استفاده صلح امیزش حق مسلم همه ی ماست.
*به معتاده میگن فرق تو با ورزشکارها چیه؟
میگه اونا تکنیکی کار میکنن ما پیکنیکی.
*غضنفر تو هواپيما تفنگشو ميذاره رو مخ خلبان و ميگه:از همينجا صاف ميري بندرعباس خلبانه ميگه:حالا چرا بندرعباس؟
میگه :آخه دوستم قراره از اونجا قاچاقي ببردم دوبي.
*غضنفر حال نداشته بره حموم جاش یه کپسول چرک خشک کن میخوره.
*به یارو میگن چرا زن نمیگیری؟ میگه ای بابا.کی میاد زنش رو بده به ما؟
*یارو کفترشو گم میکنه تو روزنامه اگهی میده بیوه بیوه.......
*یارو میره بازار کدو بخره در مغازه که میرسه اسم کدو رو یادش میره میگه: ببخشید اقا گلابی خانواده دارید؟؟؟
*غضنفر ميميره ميره اون دنيا، ازش ميپرسن چي شد مردي؟ ميگه داشتم شير ميخوردم ! ميگن: شيرش فاسد بود؟ ميگه نه بابا، گاوه يهو نشست
*به بگور برره ميگن يه شعراز خودت در وكن ميگه:
ديشب در ماه روي تو را ديده بيدم انگار كه ، فضانوردها در ماه ريده بيدند. خوب بيد
*رشتیه میره خونشون چراغ و روشن میکنه میبینه یکی رو زنش خوابیده، ....دوباره چراغ و خاموش می کنه میگه؟جواب ابلهان خاموشیه
*رشتیه به دوستش میگه : خاک بر سر بی غیرتت کنن....زنم خالکوبی عکس خواهرتو رو شیکم اصغر اقا دیده!!!
*رشتیه واسه اینکه به بچه محلاش ضد حال بزنه میره زن ایدزی میگیره!!!
*غضنفر یه سکه میندازه هوا شیر میاد فرار میکنه!
*اصفهونیه و رشتیه و ترکه با هم یه جا کار میکردن .یک روز ساعت ناهار اصفهونیه ظرف غذاشو باز میکنه میبینه قورمه سبزیه.میگه اگه فردام قورمه سبزی باشه من خودمو از این برج پرت میکنم پایین.رشتیه غذاشو باز میکنه میبینه کله ماهیه .اونم همینو میگه.ترکه ظرف غذاشو باز میکنه میبینه کوفتست .حالش بهم میخوره میگه منم اگه فردا باز تو این ظرف کوفته بود خودمو از این برج میندازم پایین.فردا هر سه نفر میان سر کار و در غذا ها رو باز میکنن و از قضا هر سه تکراری بوده و اینام خودشونو میندازن پایین.خلاصه پلیس میاد و اخر سر زن هاشونو مقصر میدونه.زن اصفهونیه میگه: من نمیدونستم .تو خونه هر وقت قورمه سبزی درست میکردیم این میخورد.زن رشتیه میگه:اووو! تو رشت همه کله ماهی میخورن من روحمم خبر نداشت این دوست نداره.زن ترکه میگه: جناب سروان به ولله من یه هفته بود خونه مادرم بودم ، این خودش وخودش غذا درست میکرد.
*اگه گفتی چرا دو � دو میشه هفت؟ خب چون علم پیشرفت کرده !
اینم اثباتش:
2�2
به دوها یک رقم اضافه میکنیم
<=(2+1)�(2+1)
9=3�3
چون 2 واحد به ضریب ها اضافه کرده ایم در اخر دو واحد از حاصلضرب کم میکنیم.
=> (9-2)=2�2 => 7=2�2
* رفیق غضنفر بابا ش مرده بوده هی بی تابی میکرده .دوستاش بهش میگن برو دلداریش بده.میره پیشش میگه: ناپلون رو که میشناسی؟ اینهمه جنگ و فتوحات کرد اخر مرد.انیشتنم که میشناسی؟اینهمه کشف و اختراع کرد اخرش مرد.بابای تو که هیچ پخی نبود تو اینقدر براش بی تابی میکنی.
*قاضی: شکایت شما از این اقا اینه که به شما گفته: احمق ، بیشعور ، نفهم...
شاکی: بله.عین حقیقته.
قاضی:پس اگه عین حقیقته چرا شکایت کردی؟
*يه چوب كبريته سرش رو مي خوارونه آتيش مي گيره
*غضنفر عينكش را دور دستش می چرخونه بعد میزنه چشش، سرش گیج میره میخوره زمین!
*وقتي زنت خونه نيست چه كار ميكني؟ استراحت. وقتي هست چي؟ استقامت
*گوشه ای از نامه عاشقانه غضنفر به زنش : بدون توي دنيا يه قلب هست كه فقط براي تو ميتپه اونم قلب خودت
*به غضنفر ميگن چرا ميري سربازي؟ ميگه والا فقط به خاطر مرخصي هاش
*غضنفر ميميره، ميبرنش بهشت. دو سه روز ميگذره، يك روز ميان ازش ميپرسند كه همه چي ميزون هست يا نه، ميگه: والله همه چيز عاليه، فقط كمي هوا سرده! ميبرنش دم مرز جهنم كه يخرده گرماي جهنم بخوره بهش، كه گرم شه. دوباره بعد از چند روز ميان ميپرسند: خوب اوضاع چطوره؟ ميگه: والله همهچي خوبه، ولي هنوز يه ذره سوز مياد! ميگن بابا تو اصلا" لياقت بهشت رو نداري، ميندازنش تو جهنم! بعد از چند روز ميان، ميپرسند: خوب بالاخره گرم شدي؟ ميگه: والله اينجا بهتره، ولي هنوز هم يه ذره سوز مياد! شاكي ميشند ميندازنش طبقه هفتم جهنم، تو مركز آتيش. چند روز ميگذره ، ميان بهش سر بزنن ببينيند اوضاع احوالش چطوره. تا درو باز ميكنند، غضنفر داد ميزنه: داداش اون درو ببند، يخ كرديم .
*غضنفر عاشق مي شه روي در خونش مي نويسه بزودي در اين محل جشن عروسي برگزار مي شود.
*دو تا ماشين با هم تصادف ميكنند. افسر مياد و ميپرسه: كدومتون مقصر بوديد؟ غضنفر ميگه: والله من خواب بودم، نديدم از ايشون بپرسيد .
*غضنفر داشت دنبال جاي پارك مي گشته اما پيدا نمي كرد! در همون حال گشتن به خدا ميگه: خدايا اگه يه جاي پارك برام پيدا كنيا من نماز مي خونم، روزه مي گيرم كه يه دفعه يه جاي پارك مي بينه و به خدا مي گه! خدا جون نمي خوادخودم پيدا كردم .
*يه روز يه غضنفر تو جوي اب تف ميكنه... ميدو دنبالش تاپاش رو روش بزاره
!!!!!
*دعای اتصال به اینترنت فی الهنگام شلوغیه : الّلهم اتصلنا الاينترنت،الّلهم اعتني کانکشن في دنيا والاخرت، انا نعوذبک من کلّه ويروس الخبيس الّلعين و الملعونيه و انّا نعوذبک من الديسکانکشن في الدنيا والاخره -- امين يا رب العالمين---------->كانكتينگ100
*میدونی فرق نخود با پس گردنی چیه؟ اولیه اگه بخوری میگوزی ، دومیو اگه بگوزی میخوری!!!!!
*قزوينيه هفت جلد مثنوي مينويسه به اسم خسرو و فرهاد!
No comments:
Post a Comment