به گروه اینترنتی جذاب و پر از تفریحات جالب ایران روشن خوش آمدید. از آرشیو ما در پایین صفحه نیز دیدن کنید

Monday, May 15, 2034

..:: IRAN ROSHAN ::.. Roman khiaLe yEk neGah (part 8)



اینباکس ایمیلتان را برای ایمیل های کاری و مهم خود نگه دارید
از این پس ایمیل های گروه ها به پوشه مخصوص خواهند رفت
جهت اطلاع بیشتر
اینجا کلیک کنید !

 

 

 
 
   
 

( رمان خیال یک نگاه قسمت هشتم )

 

 

برای لحظه ای نگاهش در نگاه گرم فرهاد گره خورد و جز حسرت و ندامت در آن چیزی ندید . فرهاد نفس بلندش را که شبیه به اه بود بیرون فرستاد و گفت:
- هنوزم بعد از سال ها وقتی می بینمت نفسم می گیرد هستی!
حالت چطور است؟
هستی زیر لب گفت:
- ممنونم خوبم
و سرش را به طرف ششه پنجره چرخاند و گفت:
- عجب بارانی می بارد ! خیال بند آمدن هم ندارد.
فرهاد گفت:
- دل آسمان هم گرفته مثل دل من و شاید دل تو! می آیی کمی در حیاط قدم بزنیم؟
هستی نگاهش را از پنجره گرفت و به نگاه فرهاد دوخت و گفت:
- فکر نمی کنی قدم زدن با یک زن بیوه ، آن هم زیر باران کمی حرف ساز برای من و ناخوشایند برای تو باشد؟ فرهاد خان؟
و خان را با لجبازی خاصی ادا کرد که فرهاد به خوبی با آن آشنا بود. فرهاد تکیه اش را به مبل داد و دستش را زیر چانه اش گذاشت طوری که به خوبی ساعتش را به نمیاش می گذاشت نگاه هستی بر انگشت فرهاد ثابت ماند از این که حلقه ای در انگشت او نبود تعجب نمود . فرهاد گفت:
- من پسر عمه ات هستم هستی جان! حداقل مثل یک فامیل با من رفتار کن. مثل مهران دیدم که چه طور با احترام با او برخورد می کردی.
هستی گفت:
- می دانی که من دلم نمی خواهد بعد از تمام شدن مهمانی پشت سرم حرف و حدیث باشد، فامیل تنگ نظر و حرف ساز خودمان را می گویم. همین طور دلم نمی خواهد شرمنده سحر جون بشوم که در غیابش با شوهر خوشگل و خوش تیپش زیر باران قدم زده ام...
در ضمن مهران غریبه نیست باید به او خوش آمد می گفتم و زنش هم مثل دسته گل... کنارش ایستاده بود اما من و تو تنها هستیم ! حالا متوجه شدی؟
فرهاد مغلوب و گرفته هیچ نگفت. شاید هستی راست می گفت، رفتار با یک زن جوان که تازه دو عزیزش را از دست داده باید بسیار سخت باشد. مخصوصا که هستی دل خوشی هم از فرهاد نداشت. فرهاد اندیشید: هر سخن و رفتار نا به جایی باعث رنجش او می شود ته دلش هنوز از من ناراحت است.
هستی نگاهش را در سالن به چرخش در آورد تا اگر چشم مادر و هدیه را دور ببیند به اتاقش برود، هیچ حوصله پندها و نصیحت های مادرش را که بعد از تمام شدن مهمانی به سرش باریدن می گرفت نداشت. فرهاد که آرام و خونسرد به چهره هستی نگاه می کرد فکر او را خواند و گفت:
- هیچ وقتی حتی به فکرم هم خطور نمی کرد که هستی شاد و شیطون که جانش واسه مهمونی و بریز و بپاش در می رفت بخواهد دور از چشم مادرش جیم شود. نمی ترسی بعد از رفتن مهمان ها مادرت به گونه اش چنگ بزند و بگوید: (( چرا فکر ابروی مرا نکردی هستی؟ چرا تا آخر مهمانی نماندی و مهمانها را بدرقه نکردی هستی: هستی از ادای فرهاد که صدایش را نازک کرده بود و از قول مادرش حرف می زد نتوانست جلوی خنده اش را بگیرد و گفت
- تو هنوز مادر را نبخشیدی فرهاد؟
فرهاد دهانش را کمی جمع کرد که نشان می داد مشغول حساب کتاب بین خودش و مادر هستی است بعد گفت:
- نه نمی توانم هستی هیچ وقت نمی بخشمش
هستی گفت:
- کاملا معلوم است که هنوز دلگیری به هر حال هر کس سرنوشتی دارد و سرنوشت ما هم این بوده
- درسته ، سرنوشت ما واقعا همین است
و سپس لبخندی تلخی زد و گفت:
- راستی مهران را دیدم ، طفلک چقدر نگاهش به تو نگران و با محبت بود . فکر نمی کردم عاشقان دلخسته تو حتی بعد از ازدواح هم نگران تو باشند
و همزمان با گفتن این جمله ابرویش را بالا داد ، منتظر حمله هستی بود . هستی هم که با این لحن سخن گفتن فرهاد به خوبی آشنا بود عصبانی شد و پاسخ داد:
- آره مثل تو ، تو که معلوم نیست زن و بچه ات رو کدام گوری گذاشته ای و این جا روبروی من نشستی و به من زل زدی چه طور بود گیتارت را هم می آوردی و برایم شعر می خواندی؟
فرهاد با لودگی جواب داد:
- آخ چی می شد هستی! حاضرم نصف عمرم را بدهم و یک ساعت با تو باشم
هستی دوباره با خشم جواب داد:
- مهران همان کسی بود که وقتی تو مرا سر کار گذاشته بودی و آن طرف دنیا مشغول بودی به سراعم آمد اما من گیج تر از آنی بودم که بخواهم با او ازدواج کنم او هم وقتی دید که به خواسته مادرم به خواستگاری دعوت شده و در قلب من کسی به جز تو جای ندارد رفت و مثل یک مرد با شرافت گفت که نمی خواهد شرمنده تو شود. دوباره بغض وامانده مثل توپی راه نف کشیدنش را سد کرد . نفس عمیقی کشید و دوباره به آسمان خیره شد. مرگ شوهر و بچه اش و یادآوری خاطرات گذشته اش از او موجودی شکننده و ظریف ساخته بود که با هر یادآوری و سخنی به گریه می افتاد . فرهاد لیوان آب را به دستش سپرد و گفت:
- - آرام باش هستی جان. فکر می کردم بعد از شنیدن حرف هایم در 7 سال پیش ناراحتی و کینه ات از من از بین رفته ! اما می بینم که هنوز هم از دست من ناراحتی من دلم نمی خواهد باعث رنجش تو شوم! اما چه کنم هنوز هم نسبت به تو حسودم . اگر چه به اصطلاح همسر و فرزند دارم اما حسودی به دوستداران تو جزئی از وجودم شده است. من هنوز به حمید خدابیامرز حسودی می کنم که توانست 5 سال تمام با تو زندگی کند اما من هنوز اندر خم یک کوچه مانده ام
- هستی با بغض گفت:
- - بس کن فرهاد دوباره داری خاکستر به هم می زنی تا آتشی از زیر آن بیابی؟ من اجازه نمی دهم که تو در مورد گذشته آن قدر رک و صریح با من سخن بگویی،باید بدانی که هنوز یاد حمید با من است. تو هم بهتر است بیشتر به فکر سحر و سینا باشی!
- خیلی خودداری می کرد که بغضش به اشک تبدیل نوشد به همین دلیل برخاست و از سالن بیرون رفت ! از خودش بدش آمد چرا که خیلی هم از نگاه های گرم و عمیق فرهاد ناراحت نبود انگار که باعث ارامشش می شد!
- خنکای باد پائیزی کمی از انقلاب تلاطم دورنش کاست. نفس عمیقی کشید و با خود گفت:
- دو سال از مرگ حمید و نازنین می گذرد اما من هنوز نتوانسته ام این بغض لعنتی را مهار کنم و با هر سخن و رفتاری توی گلویم جا خوش می کند. می دانم مادر به خاطر روحیه من ترتیب این مهمانی را داده اما واقعا نمی توانم ادمهایش را تحمل کنم ان از شهلا که به مادر و شوهرش چسبیده بود ان لادن هم که هیچ وقت چشم دیدن مرا نداشت. شاهرخ ، هومن ، هدیه و حتی خود فرهاد دارند زندگی می کنند و از زندگی خودشان راضی اند. حتی ان مهران که مثل چمن جلوی رویم سبز شد، وقتی نشان می دهد که چه قدر از زندگی اش راضی است لجم می گیرد. پس من این جا چه کاره ام؟ این وسط فقط من تنها هستم ، چه قدر خسته ام! چه قدر محتاج شانه های همسرم هستم که سر به آن بگذارم و بگریم. اه که چقدر دلم برای در آغوش کشیدن نازنینم تنگ شده! آه فرهاد چرا؟ چرا آمدی چرا نمک به زخم کهنه ام پاشیدی؟ تو که ان زمان که باید می بودی نبودی و حالا که با دیدنت به یاد گذشته های تلخ و شیرینم می افتم جلوی رویم می نشینی و قصه قدیمی عشقمان را تکرار می کنی؟
- حسرت دیدن فرهاد داشتنش و عشقی که ته قلبش بود و جودش را به اتش می کشید زیر باران ایستاد و گریست دلش فرهادر ا می خواست که با او باشد. انگار که موفقیت فرهاد محرز بود چرا که توانسته بود در عرض یک ربع حال هستی را دگرگون کند و با نگاه با نفوذ و سحر کلامش او را به گذشته ها بکشاند اشک او چه بود ؟ به خاطر نداشتن حمید و نازنین ؟ یا به خاطر اید آوری گجذشته اش؟

 

ادامه دارد ...

 

 

 

>> ( مونا )<< 

 

mona_badgirls666@yahoo .com

 

 

آرشیو فصل های رمان:

 

رمان خیال یک نگاه - فصل هشتم

فروزان باز هم از آنها تشكر كرد و بعد سوزان را كه خوابيده بود به آغوش گرفت و با خداحافظي كردن از خانه خارج شد
در وجودش غوغايي به پا بود فريدون خواسته بود او را برساند باور نمي كرد از تنها ماندن با او مي ترسيد اما تصميمي گرفت به خودش مسلط شود فريدون به ماشين تكيه داده بود و سيگار مي كشيد با ديدن فروزان در عقب ماشين را باز كرد فروزان با ديدن سيگار پسر عمو متعجب به او نگاه كرد اما فريدون خود را از نگاه او دور كرد رفت و پشت فرمان نشست...

جهت خواندن ادامه داستان روی گزینه ادامه مطلب کلیک کنید.

> ادامه مطلب ...

رمان خیال یک نگاه - فصل هفتم

فرهاد از اينه به فروزان كه رنگ پريده و مضطرب بود نگاه مي كرد وضعيت او را كاملا درك مي كرد ولي مايل نبود تا اين حد رنج بكشد هر چه با فروزان صحبت مي كرد و مي خواستند كه او گذشته را فراموش كند فايده اي نداشت در طي سال هاي گذشته و در تنهايي اش بسيار رنج كشيده بود گويي گذشته و تلخي هايش نمي خواست سايه شومش را از زندگي او بردارد. فرهاد لبخندي زد و خواست با صحبت هاي طنز آلودش او را از اين حالت خارج كند اما فروزان به هيچ وجه تمايلي به شوخي هاي او در اين وضعيت نداشت.

جهت خواندن ادامه داستان روی گزینه ادامه مطلب کلیک کنید.

> ادامه مطلب ...

رمان خیال یک نگاه - فصل ششم

فروزان هنوز هم مردد بود چند بار مي خواست به خانه آنها تلفن بكند و بگويد كه منصرف شده اما هربار به طرف گوشي مي رفت بيهوده بود سوزان هم از حركات مادرش تعجب مي كرد از ديروز كه فرهاد تركش كرده بود مدام به مهماني مي انديشيد و به اين كه چگونه با عمو رو به رو شود با زن عمو دخترش و ....

جهت خواندن ادامه داستان روی گزینه ادامه مطلب کلیک کنید.

> ادامه مطلب ...

رمان خیال یک نگاه - فصل پنجم

مثل هميشه صبح فرا رسيده بود فروزان همچون روزهاي قبل سوزي را اماده كرد دخترك زودتر از مادر از خانه خارج شد و در راه پله ايستاد فروزان نيز به دنبال كارتش مي گشت اما ان را پيدا نمي كرد
در راه پله ها بهرام در حال پايين آمدن با ديدن دخترك لبخند زد و گفت
- سلام خانم كوچولو
سوزان نگاهش كرد و گفت
- سلام تو همون آقاهه هستي كه از مامانم ترسيدي يادته!!

جهت خواندن ادامه داستان روی گزینه ادامه مطلب کلیک کنید.

> ادامه مطلب ...

رمان خیال یک نگاه - فصل چهارم

فرزانه در حالي كه اشك مي ريخت به طرف فروزان رفت و گفت
- به خدا منظوري نداشتم نمي خواستم ناراحتت كنم اصلا چنين قصدي نداشتم اخه خودت مقصري كه بد برداشت مي كني مدام مي خواي تا يكي حرف مي زنه بزني تو دهنش و بگي ازارت مي ده
فروزان چشمان زيبايش را به او دوخت و گفت...

جهت خواندن ادامه داستان روی گزینه ادامه مطلب کلیک کنید.

> ادامه مطلب ...

رمان خیال یک نگاه - فصل سوم

فروزان با تعجب نگاهي به او كرد و گفت:
- كدوم عمو؟!!!!!!!!!!
- خب عمو ديگه يه عموي تازه پيدا كردم نه نه دو تا عموي تازه .
فروزان مي دانست كه سوزان با هر كسي دوست شود او را عمو صدا مي كند بنابراين تعجبي نكرد
- حالا اسم عموهاي تازه ات چيه؟
- عمو اسفندي!!
فروزان با خنده پرسيد:
- چي ؟ عمو اسفندي كيه؟
فرزانه لبخند زنان با شيريني جلو امد و گفت
- عمو اسفنديار رو مي گه رفته بوديم اونجا
فروزان با وحشت به او نگاه كرد و پرسيد:
 

جهت خواندن ادامه داستان روی گزینه ادامه مطلب کلیک کنید.

> ادامه مطلب ...

رمان خیال یک نگاه - فصل دوم

رئيس چيزي نگفت و وارد اتاقش شد فروزان آن روز هم مثل روزهاي ديگربه كارش مي رسيد. سخت مي كوشيد تا كسي از او ايرادي نگيرد. مي خواست نمونه باشد. مي خواست فردي مفيد باشد اما به نظر خودش ديگر هيچ گاه نمي توانست فردي خوب و مفيد براي جامعه اش باشد فكر مي كرد كه فردي سرخورده و بدبخت است. كه اجتماع نيازي به وجودش ندارد. احاسي تلخ هميشه در وجودش بود و نا اميدش مي كرد اما گرماي عشق ، عشقي كه ديگر وجود نداشت نا اميدي اش را به اميد واقعي تبديل مي كرد â€" در محيط كارش با كسي دوست نشده بود از دوست شدن با اشخاص ، حتي زنان و هم جنسان خود وحشت داشت چرا كه همان دوستي با دختران و زنان â€" زندگي اش را نابود كرده بود . دوستاني كه حتي باعث شده بودند او پاكدامني اش را از دست بدهد.

جهت خواندن ادامه داستان روی گزینه ادامه مطلب کلیک کنید.

> ادامه مطلب ...

خيال يك نگاه قسمت اول

خانه در سكوت فرو رفته بود. اسمان چادر سياه اش را به سركشيده بود و درخشندگي مرواريدها روي آن چشم آدمي را به تماشا وا مي داشت. با نگاه كردن به اسمان و دقيق شدن به آن در شب به تيرگي و مغموم بودن ان مي شد پي برد. در سكوت به اسمان نگاه مي كرد،چه شب هايي كه در نظرش اين اسمان به جاي رنگ سياهي و تيرگي براي او رنگ روشني و ارامش داشت...رنگ عشق

جهت خواندن ادامه داستان روی گزینه ادامه مطلب کلیک کنید.

> ادامه مطلب ...

 

 

www.iranalive.net | گروه   بزرگ اینترنتی ایران الایو اگه از این ایمیل خوشت اومد و خواستی رفقات هم حالشو ببرن ميتوني سه سوته رو دکمه Forward زیر همین ایمیل کلیک کنی!واسه همه دوستات بفرستی و يه حال اساس به اونا پرتاب کني ...

http://persianltd.com/uploads/1283225878.gif http://persianltd.com/uploads/1326744308.gif http://persianltd.com/uploads/1364309296.gif http://persianltd.com/uploads/1279716155.gif

 

 

اين ایمیل را براي دوستان خود Forward كنيد.

  

 

با گروه ایران روشن هر روز را به بهترین شکل تجربه کنید!

 

 
     

 

http://www.iranroshan.ir

 

 
معجزه اي در افزايش قد
  [i]
 
روشهاي ويژه ي چگونگي افزايش واقعي قد از 5 تا 10 سانتيمتر در 10 هفته
 قيمت: 8500  تومان        کتاب و سی دی
[k] [t]  
عينك 3 بعدي
  [i]
 
درايور 3 بعدي ساز كامپيوتر
 قيمت: 9500  تومان        لوازم سرگرمی
[k] [t]  
   
كتاب ملودي عاشقانه زيستن
  [i]
 
مهارت هاي شاد زيستن- آمادگي هاي قبل از ازدواج ...
 قيمت: 8000  تومان        کتاب
[k] [t]  
آموزش تكنيكهاي تست زني كنكور
  [i]
 
آموزش ويديوئي كشف گزينه صحيح (مهندسي معكوس يا Test Reverse Engineering )
 قيمت: 12000  تومان        کتاب و سی دی
[k] [t]  
   
طراحي روي ناخن
  [i]
 
همه محو دست هاي زيباي شما خواهند شد
 قيمت: 6000  تومان        پوشاک مد روز
[k] [t]  
ترفند هاي فعاليت در بازار بورس
  [i]
 
بورس مطمئن ترين روش  افزايش سرمايه و كسب درآمد
 قيمت: 7000  تومان        CD/DVD
[k] [t]  
   
نرم افزار تقويت امواج مغز
  [i]
 
آيا مي دانيد دليل جذابيت جهاني آقاي شرلوك هولمز چيست؟
 قيمت: 7000  تومان        CD/DVD
[k] [t]  
بانك تحقيقاتي دانشجو
  [i]
 
ما قبلا براي شما سرچ كرده ايم شما فقط انتخاب كنيد
 قيمت: 7500  تومان        CD/DVD
[k] [t]  

 

http://www.tehrooncd.com
 

فروش ویژه نسخه جدید بازی زیبای

GTA IV : Liberty City

5 DVD + 1 DVD (windows 7)  = 6500 تومان

http://tehrooncd.com

 

پس از مدتها انتظار Grand Theft Auto IV: Episodes From Liberty City بالاخره برای علاقمندان این بازی فوق العاده زیبا برای نسخه PC بصورت کاملا مستقل با قابلیتهای جدید و خیره کننده منتشر گردید!

آماده شوید تا جدیدترین سری از بازی های پرطرفدار GTA را بگونه ای که تاکنون هرگز نظیر آن را ندیده اید تجربه نمایید! این نسخه از بازی پیش از این بصورت انحصاری برای کنسول ایکس باکس ۳۶۰ عرضه شده بود، سرانجام پس از مدتها انتظار در تاریخ ۱۳ آپریل ۲۰۱۰ برای علاقمندان این بازی برروی پلتفرمهای PC و PS3 نیز منتشر گردید. این نسخه از بازی شامل کاراکترهای جدید، اسلحه های پیشرفته و جدید، نبردهای آنلاین چندنفره جدید و دو داستان جدید با گرافیک و افکتهای ویژه عالی می باشد، این دو داستان تحت عنوان های The Lost and Damned و The Ballad of G4y Tony می باشند که درآنها بصورت مستقل با دو شخصیت متمایز وارد دنیای شهر Liberty City می شوید. گیم پلی این بازی بیشتر شبیه به San Andreas است که در آن کارهای عجیب زیادی مثل پرش با چتر از هلی کوپتر، پرش از ماشین بر روی قطار و … انجام می دهید، اسلحه های جدیدی نیز به این عنوان اضافه شده اند، از جمله یک سلاح با قابلیت شلیک ۲۰۰ گلوله و بمب هایی با قابلیت انفجار از راه دور.

نکته مهم در مورد این نسخه تکمیلی این است که خود مستقل می باشد و نیازی به نصب و داشتن نسخه اصلی بازی Grand Theft Auto IV را برای استفاده از این نسخه را نخواهید داشت.

نکته جالب تر این که هر 3 این بازی ها در یک زمان موازی اتفاق می افتند. مثلا اگر بخاطر داشته باشید در GTA IV در یک مرحله باید یک دختری رو می دزدیدید و مخفی می کردید که چند مرحله بعد نیکو اون دختر رو با یک الماس معاوضه می کرد. کسی که الماس رو می یاره تا دختر رو پس بگیره شخصیت بازی G4Y Tony هستش !

ویژگی های منحصربفرد بازی Grand Theft Auto IV: Episodes From Liberty City :

  • مستقل بودن دو بازی و عدم نیاز به نسخه اصلی بازی برای تجربه آن

  • فناوری وضوح بالای تصویر که محیط بازی را با جزئیات گرافیکی خیره کننده ودقیق، بسیار واقعی نمایش می دهد

  • قابلیت بازی چندنفره تا سقف ۳۲ نفر که نیازمند استراتژی و مهارت بالایی برای پیروز شدن می طلبد

  • داستان زیبای بازی به همراه نمایش قابلیتهای جدید گیم پلی بازی

  • بهترین تجربه سری بازی های GTA با بکارگیری سلاح های جدید و اتوماتیک قدرتمند در بازی و انفجارهای بسیار زیبا و طبیعی

  • حالت بازی تک نفره و چندنفره برای هر دو اپیزود بازی

  • عدم نیاز به اتصال اینترنت برای حالت بازی تک نفره

  • و…

»» ویژگی های این مجموعه :

  • نسخه کامل بازی Grand Theft Auto IV: Episodes From Liberty City
     

  • بدون نیاز به کرک
     

  • بسته بندی شکیل و اختصاصی
     

  • شامل 5 دی وی دی + 1  دی وی دی ویندوز 7 به عنوان هدیه

( این بازی به دلیل داشتن صحنه های خشن به افراد زیر 15 سال توصیه نمی شود )

 

توضیحات تکمیلی :

هر دو بازی ارائه شده در این نسخه تجربه ای قدرتمند ، گسترده و داستان محور را در محیط شهری خطرناک و آشفته ارائه می نمایند، نقش اصلی داستان The Lost and Damned همان “Johnny” می باشد که عضوی کارآزموده از دارودسته موتور سوار بدنام موسوم به The Lost می باشد، جانی موقعیتهای شغلی برای دارودسته خود در این شهر ایجاد می نماید، اما اول از همه بایستی وفاداری خود را به نامی که برروی پشت خود حمل می کند و Billy Grey، رئیس باشگاه اثبات نماید. در ابتدای داستان Johnny با خرج پول زیاد و کمک وکیل موفق به آزادی رئیسش Billy از زندان می شود و دوباره ریاست گروه را به او واگذار می کند ولی با گذشت زمانی اندک متوجه می شود که Billy لیاقت ریاست را ندارد و فقط به فکر کشتن اعضای گروه های رقیب و انتقام گرفتن از آنهاست. دراین داستان گیم پلی مشابهی با نسخه GTA IV دارد البته علاوه برآن شامل اسلحه های جدید مانند پرتاب کننده نارنجک، تفنگ خوکار، بمب ها و نانجک های فراوان، و Shutgun های اتوماتیک و واسیل نقلیه جدید مانند موتورسیکلت ساخت سفارشی جانی می باشد.

در داستان The Ballad of G4y Tony نیز نقش Luis Lopez را ایفا می نمایید، هنگامی که Liberty City پر از سلاح و تباهی و فساد گشته است، در این نسخه شما در نقش دستیار صاحب افسانه ای کلوب شبانه شهر یعنی Tony Prince بازی می کنید، وارد کارهای خطرناکی می شود و این Luis است که باید به او کمک کرده و او را از مخمصه نجات دهد. گیم پلی این بازی بیشتر شبیه به San Andreas است که در آن کارهای عجیب زیادی مثل پرش با چتر از هلی کوپتر، پرش از ماشین بر روی قطار و … انجام می دهید، اسلحه های جدیدی نیز به این عنوان اضافه شده اند، از جمله یک سلاح با قابلیت شلیک ۲۰۰ گلوله و بمب هایی با قابلیت انفجار از راه دور. در این داستان شما در نزاعی بر سر وفاداری دوستان و اعضای خانواده شرکت می نمایید و با شک و تردید در مورد اینکه چه کسی حقیقت را می گوید یا نه ، در دنیایی که هر کسی قیمتی دارد به تشخیص دوست از دشمن می پردازید.

اطلاعاتی در مورد بازی Grand Theft Auto: Episodes from Liberty City :

شرکت سازنده بازی : کمپانی Rockstar North

شرکت منتشر کننده بازی : کمپانی Rockstar Games

تاریخ انتشار بازی: ۱۳ آپریل ۲۰۱۰

ژانر بازی : اکشن سوم شخص، سه بعدی

سطح دشواری بازی : متوسط

مدت زمان مورد نیاز برای آشنایی کامل با محیط بازی : حدود نیم ساعت

درجه بندی ESRB در مورد محتوای بازی : M â€" مناسب برای تمامی افراد و گروههای سنی ۱۷ سال و بالاتر

»» مشاهده تصاویری از محیط بازی

حداقل نیازمندی های سیستمی برای اجرای بازی Grand Theft Auto: Episodes from Liberty City :

Operating system: Windows XP SP3 / Vista SP1 / Windows 7 x86 or x64

CPU: Intel Core 2 Duo 2.8 GHz or AMD Athlon X2 Dual-Core 5200+

Memory: 2 GB RAM

Video: Direct X 9.0c, 512 Mb VRAM GeForce 8000 GT series or ATI
 

Hard Disk: 16 GB

سیستم ایده آل برای اجرای روان بازی Grand Theft Auto: Episodes from Liberty City :

Operating System : Vista SP1 / Windows 7 x86 or x64
Processor : Intel Core 2 Quad at 2.4 GHz or intel Corei series or AMD Phenom X3 at 2.1 GHz
Video Card : 1024 MB VRAM â€" nVidia GeForce 9000 GT / ATI Radeon HD3870
Memory : 4 GB RAM
Hard Disk : 16 GB of free Hard Drive Space
Sound : DirectX compatible sound card
Direct X : 9.0c
Controls : Keyboad & Mouse / Gamepad
Installation : DVD-ROM Drive / Digital Download

http://tehrooncd.com

GTA IV : Liberty City

5 DVD + 1 DVD (windows 7)  = 6500 تومان

http://tehrooncd.com

 

  • این نسخه از بازی به صورت کرک شده نصب می شود و نیازی به کرک کردن بازی نیست !

  • حداقل سیستم مورد نیاز به منزله روان اجرا شدن بازی نیست ! بلکه فقط تضمینی برای اجرا شدن بازی است.

  • بعد از نصب بازی وارد قسمت تنظیمات Graphic شده و بر روی گزینه Benchmark کلیک کنید تا بازی سیستم شما را محک بزند. پس از پایان تست و اعلام نتیجه اگر Average FPS بالای عدد 20 بود بازی روان اجرا خواهد شد. در غیر این صورت بازی با تیک زدن و فریم فریم شدن همراه خواهد بود. در این حالت رزولیشن را روی 800 در 600 قرار دهید و مجددا تست بگیرید.

  • برای بهینه سازی ویندوز و افزایش FPS  بازی حتما برنامه Game Booster را نصب نمایید.

  • آخرین درایور کارت گرافیک خود را دانلود و نصب نمایید.

  • بازی را در صورت امکان بر روی ویندوز سون اجرا نمایید.

  • سیو بازی در این نسخه مانند نسخه قبل به صورت اتوماتیک انجام می شود لذا برای این کار بعد از مرحله اول بازی ، از شما خواسته می شود تا یک اکانت آفلاین در Game Live ایجاد نمایید.

  • پس از پایان نصب بازی برنامه های مشخص شده در تصویر زیر را از پوشه DRIVER دی وی دی شماره 5 نصب نمایید. اگر خطایی در موقع نصب برنامه ها رخ داد مفهوم آن این است که نیازی به نصب آن برنامه نیست و برنامه از قبل نصب شده است :

http://wwwtehrooncd.com

GTA IV : Liberty City

5 DVD + 1 DVD (windows 7)  = 6500 تومان

http://tehrooncd.com

 

»» جهت مشاهده کد های تقلب بازی به این لینک مراجعه نمایید. نحوه وارد کردن کد های تقلب بدین شکل است که شما باید شماره مورد نظر را در موبایل طرف شماره گیری نمایید. جهت وارد کردن شماره در موبایل هم 2 بار کلید جهتی بالا را فشار دهید. مثلا شماره 3625550100 جهت دریافت سلامتی کامل و اسلحه می باشد.

 



__._,_.___


Your email settings: Individual Email|Traditional
Change settings via the Web (Yahoo! ID required)
Change settings via email: Switch delivery to Daily Digest | Switch to Fully Featured
Visit Your Group | Yahoo! Groups Terms of Use | Unsubscribe

__,_._,___

No comments:

Blog Archive